جدول جو
جدول جو

معنی خلعه نورد - جستجوی لغت در جدول جو

خلعه نورد
(نِ / نَ دَ / دِ)
آنکه خلعت می سازد. آنکه خلعت را آماده می کند:
داد بها یک چمن خلعتی از زرد و سرخ
خلعه نوردش صبارنگرزش آفتاب.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
خلعه نورد
آنکه خلفت در هم پیچد
تصویری از خلعه نورد
تصویر خلعه نورد
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قَ عَ نُ شُوْ کَ یِ)
دهی است از دهستان میانولایت بخش حومه شهرستان مشهد، واقع در 11هزارگزی شمال باختری مشهد و کنار کشف رود. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 117 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و مالداری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا